by : x-themes

دیگر تنها نیستم...

مدتهاست با "او"در خودم زندگی میکنم...

...

خنده های زورکیم را باور نکن...

من بدون اشک خواهم مرد...

...

برگرد از اول برو...

چشمانم پر از اشک بود...

واضح ندیدمت...

...

سکوت بلندترین گریه یک دختر است...

وقتی حرف نمیزند...

یعنی واقعا شکسته است...

...

صدای نفسهایت در آغوش دیگری از این راه دور هم عذابم میدهد...

بی انصاف آرامتر نفس نفس بزن...

 

 

 

 

 

سه شنبه 19 آذر 1392 20:2 |- محیا -|

از روزی میترسم که وقتی بهم میگه دوستت دارم...

یاده تو بیوفتم...

...

من که زاده ی تنهاییم...

خداتورا برای او نگه دارد...

...

گفتند فراموشش کن...

آرام میشوی...

فراموش کردم...

فقط...

قبرم کمی تنگ است...

...

درد من چشمانی بودکه...

به من اشک هدیه میداد وبه دیگری چشمک...

...

 

 

alone girl in rain with umbrella 470x313 عکسهای عاشقانه زیبا و جدید با موضوع تنهایی

شنبه 9 آذر 1392 17:10 |- محیا -|

دلتنگ نشدی ببینی...

قشنگ ترین خاطره...

بی رحم ترینشان میشوند...

تلخ میگذرد این روزها...

وقتی قرار است از توکه آرام جانمی...

برای دلم یک رهگذر ساده بسازم...

♥♥

دلتنگ شده ام...

برای روزهایی که مهربان میشدی...

حتی اگر نمیدانستم چرا...

♥♥♥

سرد خواهد شد روزهایت بدون من...

برتن کن دروغهایی که بافتی...

♥♥♥♥

خدایا...

بیا با هم خاطراتم را ورق نه...

قدم بزنیم...

قول میدهم هرجا که پاهایت سست شد...

خودم بغلت کنم...

تو فقط بیا...

♥♥♥♥

 

alone little girl on railway track sad beautiful 470x469 عکسهای عاشقانه زیبا و جدید با موضوع تنهایی

 

 

شنبه 9 آذر 1392 17:2 |- محیا -|

خوب گوش کن خوبه من...

بهشت آنجا بود...

همان جا که لبهایت روی لبهایم...

مزه ی گناه میگرفت...

..

اعتراف تلخی است...

ولی عشقم و آن غریبه...

چه قدر به هم می آیند...

..

قهرم...

بادنیایی که داغ داشتنش را به دلم گذاشت...

..

چه به روزم آرده دوستت دارم های دروغ تو...

حتی از محبت های مادرم هم میترسم...

..نوشت سلام عشق من...

کسی که چند لحظه پیش به من شب بخیر گفته بود...

خیانت است...

خیانت...

..

 

 

alone girl broken heart beauty depression sad 470x705 عکسهای عاشقانه زیبا و جدید با موضوع تنهایی

 

شنبه 9 آذر 1392 16:49 |- محیا -|

هر کس جای من بود میبرید...

اما...

من میدوزم هنوز چشم امید به راه...

..

حالم خوب است...

اما...

دلتنگ روزهایی شده ام که میتوانستم از ته دل بخندم...

..

من پای تو ایستاده ام تو پای حرفهایت...

بیا...

من پای تو مینشینم و تو پای حرفهایم...

..

کمی مهربان تر باش...

لطفا...

برای شانه هایم سنگین است این سر سنگینی ها...

..

سخت است...

وقتی صد دلیل برای رفتن دارم...

اما...

دنبال یک بهانه ام برای ماندن...

..

..

دلتنگی حس عجیبیست...

آدم را "آرام آرام" نا آرام میکند...

 

 

عکس های عاشقانه غمگین سری پنجم زمستان 1391

 

 

شنبه 11 آبان 1392 19:49 |- محیا -|

دیشب باز هم بوسه بر گونه هایم زد...

هه...

خیالاتی نشو...

اشک هایم را میگویم...

..

دلم میخواهد یادم برود...

مثل همه ی چیز های دیگری که یادم میرود...

یادم برود که...

یک روز صبح از خواب بیدار شوم...

.

..

...

....

خدایا...

♥♥بوی گنده دنیایت خفه ام میکند...♥♥

 

 

 

 

دو شنبه 22 مهر 1392 15:4 |- محیا -|

هر دویمان دل بستیم...

چه زیبا...

من به تو دل بستم...

تو...

دلت را به روی همه احساسم بستی...

..

مرا خوب بلد بودی...

همه نقطه ضعف هایم را...

خوب میدانستی با چه چیز میشکنم...

به خاطر همین بعد از رفتنت سوالی برایم پیش نیامد...

..

روزی بر میگردی...

میدانم...

آن موقع زمان را برایت معنا خواهم کرد...

 

 

 

یک شنبه 21 مهر 1392 13:42 |- محیا -|

درد من تنهاییم نیست!

درد من این است...

که هر روز از خودم میپرسم:

مگرخودش مرا انتخاب نکرد...

..

راضی نبود در آغوش من دستانش را باز کند...

 اما...

برای دیگری کمربندش را هم باز کرد...

..

تو که""رژ""نمیزدی...!

پس چرا لب هایت رنگ عوض کردند...؟

..

داشت از تنهاییش برایم میگفت...

اما بوق پشت خطی هایش امانش نمیداد...

 

 

عکس های عاشقانه غمگین سری پنجم زمستان 1391

 

 

 

 

سه شنبه 16 مهر 1392 13:2 |- محیا -|

♥بودنت را دوست دارم...

وقتی پنجه در کمرم حلقه میکنی...

مرا سفت به آغوشت میفشاری...

و وادارم میکنی به کسی فکر نکنم...

جز تو...

..

♥چه حماقتی...!

مرا یاد نمیکند و من باز میخواهمش...

چه غرور بی غیرتی دارم من...

..

♥فرصت گذشت و حرف دلم نا تمام ماند...

نفرین و دعا و آفرین در گلو شکست...

تا آمدم با تو خداحافظی کنم...

بغضم امان نداد و...

خدا...

در گلویم شکست...

..

♥دلی که بردی...

نگاهی که دزدیدی...

احساسی که پژمردی...

دستانی که گرفتی...

صدایی که با آن آرامش گرفتی...

نان و نمکی که خوردی...

حتی نمک دانی که شکستی...

همه...حلالت باشد...

به جز...

لرزش دلم در...

اولین بوسه...

 

 

 

 

 

دو شنبه 15 مهر 1392 1:43 |- محیا -|

هر شب...

از پشت صفحه کوچک موبایلم در آغوش میگیرمت...

ونمیدانی چه حال عجیبی دارد این آغوش خیالی...

..

دلم برای تو که نه...

ولی برای اون کسی که فکر میکردم تویی تنگ شده...

..

خدایا...

"تنها"نذار دلی رو که هیچوقت کسی دردش رو نمیفهمه...

آمین...

..

 

 

شنبه 6 مهر 1392 9:37 |- محیا -|

سخت است  گذشتن از جاهایی که همه خاطراتت را  مو به مو برایت زنده میکنند...

سخت است وقتی به همه میگویی دوستش نداری اما وقتی اسمش می آید ناخواسته خنده حسرت بر لب هایت نقش ببندد...

سخت است وقتی دلت برای یک لحظه صدایش را شنیدن بی تابی میکند...

سخت است وقتی تو برای برگتنش دعا میکنی او به دیگری قول میدهد که هیچوقت تنهایش نگذارد...

سخت است وقتی بعد از مدتها اورا میبینی به خودت قول بدهی که پاهایت نلرزد♥سست نشود ولی...وقتی نزدیکش میشوی از شدت لرزش دلت بخواهد زانو بزنی...

سخت است هر شب که میخواهی بخوابی به خودت قول بدهی که فردا فراموشش کنی اماصبح که میشود فراموش کرده باشی به جای او قولهایت را...

 

 

 

عکس زیبای دختر گل

 

 

دو شنبه 1 مهر 1392 16:31 |- محیا -|

به همه چیز بخند...

حتی غم ها و مشکلاتت...

و حتی کسانی که برای اذییت کردن تو لحظه ای درنگ نمیکنند...

یک روز میرسد که همه شرمنده خنده های بی ریای تو میشوند...

 

 

شنبه 30 شهريور 1392 22:59 |- محیا -|

یادت باشد...

دلت که شکست سرت را بالا بگیر...

تلافی نکن...فریاد نزن...شرمگین نباش...

دله شکسته گوشه هایش تیز است...

مبادا دل و دست آدمی که روزی دل دارت بود را زخمی کنی به کینه...

مبادا فراموش کنی روزی شادیش آرزویت بود...

صبور باش وساکت...

(وای خیلی گریه داره...)

 

عکس عاشقانه

پنج شنبه 28 شهريور 1392 15:1 |- محیا -|

هنوز هم صدقه هایم به نیت سلامتی توست...

..

..

چایت را بنوش...

نگران فردا نباش...

از گندمزار من و تو مشتی کاه میماند برای بادها...

..

..

من ندار بودم عروسک قصه ام پرید...

دارا که باشی سارا با پای خودش می آید...

..

..

اسباب بازی هایش را جمع میکرد...

ماتم برد وقتی دلم را میان آنها دیدم...

 

 

 

جمعه 22 شهريور 1392 14:9 |- محیا -|

دیگر خسته شده ام...

امیدی نمانده برای فرداهایم...

میترسم...از این همه دو رویی میترسم...

خسته ام...

همانند پیر مردی ناتوان که برای یک قدم راه رفتن محتاج دستان کسی دیگر است...

قلبم را در دستانش گرفته و فشار میدهد بغض...

خسته ام...

 

 

عکس سیاه سفید

سه شنبه 12 شهريور 1392 12:15 |- محیا -|

آرام میشوم....

حتی با همین صبرکن درست میشودها....

..

..

..

چقدر سخت است رو به روی دریا ایستادن ....

و....

از خاطرات یک خیابان خفه شدن....

..

..

..

گاهی روحم دلش میخواهد قهر کند....

برود و بنشیند گوشه ی یک دیوار....

زانوهایش را بغل بگیرد....

آرام و زیر لب بکوید:خدایا من دیگر بازی نمیکنم....

..

..

..

 

 

 

عکس عاشقانه دختر غمگین

دو شنبه 4 شهريور 1392 19:4 |- محیا -|

یه دنیا دلم گرفته...کجایی الآن...؟

...

...

 

دیگر حوصله ی هیچ کاری را ندارم...

نه نوشتن...نه گریه کردن...نه بی خوابی کشیدن...

بهانه های دلم را دیگر فقط لمس آغوشت بر طرف میکند...

...

...

 

چقدر سخت است محکوم بودن به لمس خاطراتی که با هر بار لمسشان ذهنت زخم میشود...

...

...

 

داری میری؟باشه!فقط یک لحظه صبر کن...دلم را به جای خاطراتت اشتباهی بردی...

...

...

 

 گفتی دهنم بوی شیر میدهد...

بچه ام..

رفتی...

هه...

به افتخارت امشب دهنم بوی مشروب میدهد...!

بزرگ شده ام!

برمیگردی...؟

 

http://iran.sc/upload/lovemea/13699155426.jpg

 

چهار شنبه 29 مرداد 1392 23:53 |- محیا -|

لعنت به بعضی حرفا....

به بعضی از آهنگا....

به بعضی از تیکه کلاما....

به بعضی خیابونا....

لعنتیا آدم رو درست میبرن همون جایی که واسه فراموش کردنشون ویرون شدی....

دلم بهانه اش را میگیرد چقدر امروز....

حس میکنم نبودنش را....

صدایش میپیچد در گوشم آرام....

و من میگویم....

جانم....

صدایم کردی....

سخته به بارون چشماش بری تو رویا....

قدم قدم گریه کنی کنار دریا....

سخته همش تو فکر باشی شاید بخوادت....

خاطره هاش ورق ورق بیاد به یادت....

خاطره هاش ورق ورق بیاد به یادت....

 

http://love.khateresaz.ir/wp-content/uploads/2013/07/600786_379915212108177_1312845664_n.jpg

یک شنبه 27 مرداد 1392 12:23 |- محیا -|

یهو دلم ریخت!لعنت به همه اونایی که تو نیستند ولی عطر تورا میزنند....

   ♥

     ♥

شرمم از این بود که همه حرفامو شنیدی و اشکامو دیدی و....بعد رفتی....

   ♥

     ♥

کاری کردی که هم عاشقت شدم هم ازت نفرت دارم!!!!!!محیا کوچولوت هیچوقت بزرگ نمیشه....

 

http://www.minos.ir/uploads/134196358413.jpg

یک شنبه 20 مرداد 1392 21:6 |- محیا -|

نبارباران...نبارلعنتی!عشقم بادیگری زیر باران مریض میشود....

............

دست های تنهای مرا هیچکس نمیگیرد...عیبی ندارد خوب است که جیب دارم....

............

دخترخانوم!روی کسی دست گذاشتی که همه دنیای منه!بی وجدان انقدرراحت عزیزم صداش نکن....

............

شکستن یعنی اونی که دوستش داری میشینه کنارتو ازاونی که دوستش داره برات تعریف میکنه....

............

شکسته ام میفهمی؟به انتهای بودنم رسیده ام!اما اشک نمیریزم پنهان شده ام پشت خنده هایی که درد میکنند....

............

ایستاده وپایش را روی گلویم فشار میدهد....تنهایی....

............

 

http://www.cafepatogh.ir/wp-content/uploads/2013/01/cafepatogh-4.jpg

یک شنبه 13 مرداد 1392 15:48 |- محیا -|

کلافه کرده ای مرا!چراهمیشه صدای خنده هایت از نوشته های من زیباتراست...

............

یعنی میشه یه روزبیای بغلم کنی بخوام گله کنم بگی:هیس!همه کابوسات تموم شد....

............

هدایتم کن تا به این باور برسم که جواب بعضی از دعاها انتظاراست....

............

دراز میکشم خیره میشوم به سقف!اشکهایم میچکد درست همان جایی که هیچوقت نبوسیدی....

............

"درد"یعنی مدتی هست که ندارمت....

............

این روزها پرشده ام از لحظه هایی که هیچ دوستشان ندارم....

............

راه میروم و شهر زیر پایم تمام میشود!!!پس تو کجایی بهترینم....

............

چند تکه ازتو پریشان افتاد ته فنجان فالم!میگفتی:آرام نیستی ونامه ای هم نخواهد آمد....

............

 

http://www.isati3.com/uploads/admin/1392/02/19/1/dc4da701ea.jpg

دو شنبه 7 مرداد 1392 17:25 |- محیا -|

چقدرسخته توچشمای کسی تمام عشقت روازت دزدیدوبه جاش یه زخم همیشگی رو روی قلبت هدیه داد زل بزنی وبه جای اینکه لبریزه کینه ونفرت شی حس کنی هنوزم دوستش داری

............

چقدرسخته دلت بخوادبازسرتوبه دیواری تکیه بدی که حس کنی یک بارزیرآوارغرورش تمام وجودت له شده

............

چقدرسخته توخیالت ساعتهاباهاش حرف بزنی اماوقتی دیدیش هیچ چیزی جزسلام نتونی بگی

............

چقدرسخته وقتی پشتت بهشه دونه های اشک گونه هاتوخیس کنه امامجبورباشی بخندی تانفهمه هنوزم دوستش داری

............

چقدرسخته گل آرزوهاتوتوی باغچه ی دیگه ای ببینی وهزاربارتوخودت بشکنی وآروم وزیرلب بگی....گل من باغچه ی نو مبارک....

 

http://kheymegah.persiangig.com/image/montazer/prisonlove23%20(4).jpg

یک شنبه 30 تير 1392 23:8 |- محیا -|

ϰ-†нêmê§

صفحه قبل 1 صفحه بعد